نماز در ادیان غیرابراهیمیاز آنجائی که خداوند سرشت انسان را خداپرست آفریده و خداگرایی فطری است، لذا بشر همواره به دنبال پرستش و عبادت معبودی بوده که مظهر و نمود عینی آن عبادت در ادیان الهی در نماز تجلّی یافته است. مساله نیایش به ویژه نماز، مخصوص ادیان وحیانی نبوده بلکه در ادیان غیر وحیانی یا غیر الهی هم مطرح بوده، به عنوان مثال در ادیان جان ناس، و در زمان پارتها و ساسانیان «صابئین و مندائیان» و غیره بودند. ۱ - نماز در ادیان غیر الهیاز آنجائی که خداوند سرشت انسان را خداپرست آفریده و خداشناسی و خداگرایی فطری است، لذا بشر در طول تاریخ همواره به دنبال پرستش و عبادت معبودی بوده است که مظهر و نمود عینی آن عبادت در ادیان الهی در نماز تجلّی یافته است. امّا اگر بیشتر درباره این موضوع بخواهیم کنکاش کنیم در مییابیم که مساله نیایش به ویژه نماز، مخصوص ادیان وحیانی نبوده بلکه در ادیان غیر وحیانی یا غیر الهی هم مطرح بوده که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم. ۱.۱ - ادیان جان ناسبه طور مثال در تاریخ ادیان جان ناس میخوانیم که تبّتیان در مواقعی که در دیر یا صومعهای جشن معیّن بر پا میشد زوّار از هر طرف به آنجا روی میآوردند و هدایایی از جنش قماش و کره و غیره برای راهبان میآوردند و در آنجا چند روز اقامت کرده، به طواف و نماز و دعا و رقص مشغول میشدند و پس از یک سلسله عملیات سحرآمیز به اوطان خود مراجعت میکردند. [۱]
بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان جان ناس، ص۲۴۶.
و نیز یاد آوری شده: «در اواسط قرن ۱۴ میلادی بعد از این که امپراطوری مغول از دیار چین محو و منقرض گردید، یکی از راهبان تبّتی به نام «شونگ، خا، پا» در صدد اصلاحاتی در «دین لاما» بر آمد و شریعتی بنیان نهاد که به نام معبد زرد موصوف است. این اصلاح مذهبی انتظامات دیرها را شدیدتر و سختتر گرداند و استعمال نوشابههای به کلّی حرام و عبادت و نمازها زیادتر معمول گردید.» [۲]
بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان جان ناس، ص۱۴۷.
همچنین جان ناس به نقل از کتاب پنجلی که به نام «راجه یوگه» موسوم است هشت قاعده برای جوکی سالک (یکی از مکاتب هندوان) مقرّر داشته است که از جمله آنها رعایت نظامات (یناما)، خودداری، نظافت، آرامش نفس، مطالعه و نماز. [۳]
بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان جان ناس، ص۲۷۰.
ویل دورانت در تاریخ تمدّن خود در مورد عبادت یونان باستان مینویسد: «مؤمنان در جریان عبادت، خود را به مذبح، که در جلوی معبد قرار داشت میرساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی مییافتند و یاری او را جلب میکردند.» [۴]
دورانت، ویل، تاریخ تمدّن، ج۱، ص۲۲۸.
و طبق آماری که جان ناس در کتاب تاریخ ادیان خود میآورد، معابد مذهبی شینتو (مذهب وطنپرستی ژاپن) تعدادشان در سال ۱۹۴۵ یکصد هزار میرسید. این معابد عموماً دارای حصار مقدّس و دروازههایی موسوم به «توری» که شهرت جهانی دارد و منارهای به سبک گلدستههای مساجد اسلامی و برج زنگ و بالاخره رواِ عبادت بود. پیش از آغاز پرستش، زائر باید تطهیر میکرد و دست و دهان خود را میشست و در وضوخانه معبد وضویی میساخت و با بر هم نهادن دو کف دست به مجازات سینه که شیوه مخصوص پرستش ژاپنی است، تعظیم و با به صدا در آوردن زنگ و انجام نماز و نیایش و تعظیم محدود و در حالت مراقبه و تامّل از واجبان معابد بود. [۵]
بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان جان ناس، ص۴۲۷.
۱.۲ - کنفسیوسدرباره کنفسیوس آمده است، او ادّعای این که پیامبر بوده و به او وحی میشده اشارهای نکرده است، و در واقع بیشتر حکیم بوده تا این که مرد دین باشد، ولی با وجود این احساس دینی داشت که منجر به احترام خدایان و مداومت بر اقامه شعائر دینی میشد.او نماز میخواند، در حالی که ساکت بوده، حرفی نمیزده است بر خلاف عادت مردم در زمان خودش و زشت میدانست نماز بخواند تا این که خداوند او را ببخشد و یا نعمتی به او بدهد، زیرا او معتقد بود نماز هدفی جز تنظیم سلوک افراد و الفت میان آنها نمیباشد. [۶]
شهرستانی، عبدالکریم، ذیل الملل و النحل شهرستانی، ص۲۱.
۱.۳ - صابئین و مندائیاناز ادیان دیگر در زمان پارتها و ساسانیان «صابئین و مندائیان» هستند. این قوم خود را صابی مینامیدند. صابی دین کسانی است که در زبان عربی «مغتسله» خوانده میشدند یعنی کسانی که در امر پاکیزگی تن و جامه و شستشوی در آب رودخانه دلبستگی کامل داشتند. [۷]
عظیمی، عبدالعلی، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، ص۴۵۱.
نماز در آئین مندایی شبیه نماز مسلمانان بود و حتّی قبل از نماز، وضوگرفتن را هم لازم میدانستند و یکی از اساسیترین آداب و واجبات در دین مندایی، قبل از این که به نماز بایستند انجام رشامه (وضو) است زیرا هر فرد مندایی باید سه بار در روز، صبح، ظهر و عصر عمل رشامه (وضو) را انجام دهد و این کار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده میشود و هر فرد برای این کار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده میشود و هر فرد برای این که بخواهد وضو بگیرد باید اوّل نیّت کند و نیز فکر خویش را پاک و از هر گونه آلودگی افکار مادّی آزاد کند، آنگاه خالصانه به کنار رودخانه بیابد و با تواضح به طرف مجرای آب بایستد و دعاهایی را بخواند و به طریق خالص وضو بگیرد. [۸]
عظیمی، عبدالعلی، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، ص۴۵۱.
همچنین براخته (نماز)، دعایی است که بعد از رشامه (وضو) خوانده میشود. «براخه» هر روزی سه بار یعنی صبح، ظهر و عصر بعد از رُشامه (وضو) انجام میشود. براخه در هر مکان که مقدور باشد میتوان به جا آورد و نمازشان را با بوثهی (آیه) زیر که بوثهی توحید است آغاز میکردند. «به نام خدای بزرگ، خداوند را با قلبی پاک ستایش باد! پروردگار وجود دارد به شهادت توای خدای جاویدان که مالک عالم انواری و از ذات خویش منبعث شدهای و کسی را در وجود آمدنت دخالتی نبوده و نیست، نام تو هیچ گاه از بین نخواهد رفت و بعد نوبت به ادای احترام به پیامبران و مقدّسین میرسد که طولانی است.» [۹]
عظیمی، عبدالعلی، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، ص۴۵۳
برای تایید این مطلب در کتاب آثار الباقیّه، ابوریحان بیرونی میگوید: صابئین سه نماز واجب دارند. نسخت هنگام طلوع خورشید که هشت رکعت میباشد.دوم قبل از زوال خورشید از وسط آسمان که پنج رکعت میباشد. و سوم هنگام غروب آفتاب که پنج رکعت میباشد و در هر رکعت از نماز شان سه سجده است و در ساعت دوم روز یک نماز نافله میخواندند و یکی را در ساعت نه روز و سومی را در ساعت سوم از شب و از برای نماز طهارت و وضو به جا میآورند و غسل جنابت میکنند. [۱۰]
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، آثار الباقیّه عن القرون الخالیه، ص۲۰۶.
و شاهد دیگری که این مطلب را تایید میکند سخنی از مرحوم شهرستانی در ملل و نحل میباشد آنجا که او میگوید: «صابئون همه آنها سه نماز میخواندند و غسل جنابت و مس میّت میکنند.» [۱۱]
شهرستانی، عبدالکریم، ملل و نحل شهرستانی، ج۲، ص۵۷.
بالاخره در مورد مانی و آئین او گفته شده که در شبانه روز چهار نماز را واجب میدانستند و نماز گزار باید با آب روان یا راکد مسح کند و روبروی آفتاب بایستد و به سجده رود و بگوید: «مبارک است راهنمای ما، فاراقلیط، پیامبر ما و مبارک است فرشتگان نگهبان او و مسبّحان، لشکریان پرتو افشان او.» پس از گفتن این کلمات برخیزد و راست بایستد و بعد به سجده دوم رود، بگوید: «به پاکی یاد شدهای توای مانی پرتو افشان و راهنمای ما، که ریشه روشنایی و نهال زندگی و شجره بزرگی هستی که تمامش بهبودی بخش است.» باز بلند شود و بایستد و به سجده سوم رود و دعاهایی بگوید تا سجده دوازدهم. [۱۲]
عظیمی، عبدالعلی، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، ص۲۶۳.
اوقات نمازهای آنها عبارتند از: ۱: وقت نماز اوّل در هنگام زوال است. (متمایل شدن خورشید از میانه آسمان به سوی مغرب.) ۲: وقت نماز دوّم بین زوال و غرب آفتاب است. ۳: وقت نماز سوّم که نماز مغرب نامیده میشود بعد از غروب آفتاب تا سه ساعت بعد از آن میباشد. ۴: وقت نماز چهارم که نماز عشاء (شام) است، پس از گذشتن سه ساعت از غروب است. در تمام این نمازها و سجدهها نماز گزار باید همان کارهایی را انجام دهد که در نماز اوّل، انجام داده است. [۱۳]
عظیمی، عبدالعلی، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، ص۲۶۳.
۲ - جایگاه نماز در آئین زرتشتزرتشتیان نمازشان بسیار شبیه نماز مسلمانان بوده و همان طور در پنج وقت باید نماز و دعاهای مخصوص را بخوانند و نیز مقدّماتی برای انجام مراسم عبادی دارند که بیشباهت به مقدّمات نماز در اسلام نمیباشد. در کتاب «دیانت زرتشتی» آمده است، زرتشتیها هر ۲۴ ساعت را به ۵ دوره یا گاه تقسیم مینمایند و آداب مذهبی تابع این پنجگانه است. بر هر زرتشتی مؤمن فرض است که در هر یک از پنج دوره، ادعیه و مناجاتهای خاصّ بخواند.این ادعیه و نیایشها با ستایش و تمجید اورمزد همراه است و از اصول و واجبات ضروری زندگانی روزانه زرتشتیان محسوب میگردد. امّا این روزه فرضیات پنجگانه را معمولاً موبدان به جا میآورند و اکثر زرتشتیان به خواندن ادعیه در صبحگاه و شامگاه اکتفا میکنند. جهت نیایش زرتشتیان، به سوی منبع نور (آفتاب، ماه و چراغ) میباشد و اکثر با خمشدن و سجده بر روی زمین و نشاندادن عبودیّت و بندگی خود به اورمزد، دعای خود را پایان میدهند.فرضیات به زبان اوستایی تلاوت میشود. مؤمنین زرتشتی اغلب همراه آن، ادعیهای نیز به فارسی یا گجراتی میخوانند. برخی از بهدینان نه تنها فرضیات را حفظ هستند بلکه بعضی از یشتها و یا قسمتی از آنها از جمله بهرام یشت را حفظ مینمایند. [۱۴]
بویس، دکتر مری، دیانت زرتشتی، ص۱۵۵.
جان ناس در تاریخ جامع ادیان خود میگوید: افراد زرتشتی در هر وقت روز بخواهند میتوانند منفرداً به درون آتشکده بروند قبل از ورود به معبد دست و روی خود را آب شسته، قسمتی از اوستا را تلاوت کرده دعا و مناجات بخوانند. سپس کفشها را از پا در آورده به اطاِ معبد داخل میشوند و در برابر آتشدان مقدّس نماز برده، هدیه و نیازی با مقداری چوب صندل به موبد تقدیم میدارند و برابر، یک چمچمه از خاکستر مقدّس از او میستانند. و آن خاکستر قدوّسی را به نیّت کسب فیض و برکت به صورت و چشم خود میمالند. پس به سوی آتش، به تعظیم خم شده و آهسته رو به قهقراء رفته، با کفش کن میرسند و سپس به خانه خود باز میگردند. [۱۵]
بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان جان ناس، ص۴۸۱.
۳ - پانویس
۴ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نماز و ادیان غیر ابراهیمی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۲. ردههای این صفحه : مقالات پژوهه
|